شوق پابوسی تو را دارم ...

شوق پابوسی تو را دارم ...

... تو که از حال من خبر داری
شوق پابوسی تو را دارم ...

شوق پابوسی تو را دارم ...

... تو که از حال من خبر داری

عناوین یادداشت‌ها

  • آه، کربلا سه‌شنبه 19 فروردین 1393 01:04
    یا حبیب ماهی را اگر از آب بگیری، می میرد... همین. پی نوشت: دل کندن از حسین چقدر سخت است. امان از روز یازدهم... امان از دل زینب...
  • عالم نوکری، خاطرات نوکری (2) چهارشنبه 23 بهمن 1392 01:47
    یا رحمن تو این روزهایی که واقعا سخت و دشوار می گذرند و غم و اندوه از همه طرف به آدم حمله ور شده، مرور خاطرات خوب و زیبای نوکری و تماشای عکس های آلبوم رفاقت ها دل آدم رو آروم می کنه. بذارین براتون یه خاطره تعریف کنم: :: ما که نمی خوریم :: فکر می کنم چند روز بعد از نمایشگاه غدیر بود که با سه تا از رفقا رفتیم انبار مؤسسه...
  • آقا جان! تو را به حضرت معصومه... یکشنبه 20 بهمن 1392 23:05
    یا حبیب تازه دو روزه که از پابوسی امام رئوف برگشتم؛ ولی دلم خیلی تنگ صحن و سراش شده... آه که چقدر زود گذشت... آه که... میگن آدم تا نرفته یه درد داره، اما اگه رفت و هوایی شد و برگشت هزار درد... آقا جان! حاجت دلامون رو که خوب می دونین. تو را به حضرت معصومه (سلام الله علیها)... یادش بخیر روبروی پنجره فولاد و هوای سرد...
  • به یاد محرم ... پنج‌شنبه 12 دی 1392 04:15
    یا کافی امشب شب آخر ماه صفره. شب امام رضا علیه السلام. تموم شد دو ماه عشق، دو ماه اشک، دو ماه عزا، دو ماه حسین حسین گفتن و گریه کردن و سینه زدن... چقدر زود گذشت. هیهات که تا سال بعد زنده باشیم. یادش بخیر دهه اول محرم هیئت... یادش بخیر... داشتم آلبوم عکس های مؤسسه رو نگاه می کردم، دلم تنگ اون روزا شد. گفتم چند تا از...
  • دلتنگی ... جمعه 6 دی 1392 23:53
    یا مجیب این روزها همه دلتنگ اند... کربلا، جمکران، ظهور، شب اول محرم، شب های آخر صفر، سال گذشته و و و ... من اما... دلم هوای امام رضا کرده... یادش بخیر : بر در باب الجوادم / آستان پاک درگاهت / همان درگاه زیبایی که در شیرینی رؤیای خود دیدم / همان رؤیا که دیدم شد در عرش حرم باز و / کبوتر گرد گنبد مست پرواز و / همه گرم...
  • عالَم نوکری، خاطرات نوکری (1) پنج‌شنبه 2 آبان 1392 02:57
    یا حبیب آقا جان! چه شور و شعفی به پا کردین تو این دل ما! نمیدونم این شعف خاصیت فرزندیه؟! یا از دوست داشتنه؟! یا از مادری بودنه؟! یا دعای مادر؟! یا... یا... یا... ولی هر چی هست ثمره ش واسه مون یه چیزه: " عــــــــــــــشــــــــــــق " ایــنــکه دوســتــتــون داریــم .::فما احلی اسمک یا مولای یا امیر...
  • پدر و مادرم فدای تو یا حسین ... جمعه 19 مهر 1392 15:33
    بسم الله پدر و مادرم فدای تو یا حسین ... همین. (توضیح: جنبش تصویری لبیک یا زینب) پی نوشت: این جمعه هم گذشت... امید غریبان تنها، کجایی؟!
  • السلام علیک یا محمد بن علی الباقر شنبه 13 مهر 1392 03:58
    بسم الله ... حضرت امام محمد باقر علیه السلام : سه چیز از خصلت های نیک دنیا و آخرت است : 1. از کسی که به تو ستم کرده است، بگذری؛ 2. با کسی که با تو قطع رابطه کرده است، رابطه برقرار کنی؛ 3. و هنگامی که با تو از سر جهل و نادانی برخورد شود، بردباری نمایی. بحارالانوار، ج 75، ص 173 با خودم فکر می کردم اگه فقط ده نفر به این...
  • امید غریبان تنها کجایی؟! جمعه 5 مهر 1392 04:11
    بسم الله ... آقا جان! خسته شدیم از این روزهای سرد تکراری ... از این همه فساد و تباهی ... از این همه ظلم و جنایت ... از خیابونای پر از آلودگی ... از حرف های زشت و ناسزا ... از بد اخلاقی ها ... از بی حیایی ها ... از ... از ... از ... دست و دلم به نوشتن نمیره ... فقط میخوام داد بزنم و بگم : بیـــــــــــــــــا! همین. پی...
  • مزار غریبان آشنا ... شنبه 26 مرداد 1392 00:21
    یا حبیب الباکین آفتاب را بگو کمی آرام ؛ اینجا مزار غریبان آشناست ... پی نوشت : کاش میشد در هوایت کبوتر بود ...
  • اشک ، عشق ، انتظار ... پنج‌شنبه 13 تیر 1392 01:26
    بسم الله الرحمن الرحیم پرده اول / همراه کاروان ، شام ولادت حضرت رحمه للعالمین ... هوا ابری بود، مثل حال و هوای دل بچه ها. بارون نم نم می بارید و کف صحن رو تر کرده بود... کاروان، زیر نم نم بارون، تو ورودی باب الجواد، رو به حرم ایستاد. روبروی ما، از پشت گنبد فیروزه ای گوهرشاد، قسمتی از گنبد زرد و طلایی آقا امام رضا دیده...